English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7078 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
you might have come U باید امده باشید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
You really ought to take better care of yourself. U شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
You can rest assured. U خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
mind your eye U ملتفت باشید
hurry up U زود باشید
look sharp U زود باشید
keep your peck up U جرات داشته باشید
depend upon it U خاطر جمع باشید
you may rest assured U میتوانید مطمئن باشید
Please make yourself comfortable. U لطفا" راحت باشید
be a man U مردانگی داشته باشید
perhaps you have seen it U شاید انرادیده باشید
on guard U اماده برای دفاع باشید
look to your manner U موافب اطوار خود باشید
leave me alone U کاری بمن نداشته باشید
perhaps you have seen it U ممکن است انرادیده باشید
you have perhaps seen it U شاید انرا دیده باشید
dont care a rap U ذرهای باک نداشته باشید
readies U حاضربه تیر حاضر باشید
live it up <idiom> U روز خوبی راداشته باشید
readying U حاضربه تیر حاضر باشید
he had need remember U بایستی بخاطر داشته باشید
god speed you U کامیاب شوید موفق باشید
readied U حاضربه تیر حاضر باشید
Be of good courage . U قوت قلب داشته باشید
stick to your work U بکار خود مشغول باشید
dont care a rap U هیچ پروا نداشته باشید
ready U حاضربه تیر حاضر باشید
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
mind your p's and qs U در گفتار و کردار خود بهوش باشید
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Be quiet so as not to wake the others. U ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
i give you my world for it U قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
Would you care for a cup of coffee? U آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
be patient to all men U با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
i insist on your being present U جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
salvos U در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . U اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
who came? U کی امده
incoming U امده
who came? U که امده
gibbous U بر امده
fordone U از پا در امده
ridgy U بر امده
jambs U تیربیرون امده
jamb U تیربیرون امده
saleint U بیرون امده
saleintiant U بیرون امده
red-hot U تاب امده
unbred U بدببار امده
in U :رسیده امده
underhung U پیش امده
in- U :رسیده امده
red hot U تاب امده
protrusive U جلو امده
impassionate U به جنبش امده
overdue U دیر امده
landed U فرود امده
jutting U پیش امده
worked up U ازکار در امده
exserted U پیش امده
exserted U بیرون امده
exopathic U ازبیرون امده
leavened bread U نان ور امده
left over U زیاد امده
new come U تازه امده
protrusile U جلو امده
protrudent U جلو امده
protractive U جلو امده
projective U جلو امده
prognathous U پیش امده
prognathic U پیش امده
peregrin or rine U از خارجه امده
worker U ازکار در امده
enthetic U ازبیرون امده
getting U بدست امده
gets U بدست امده
get U بدست امده
aggregates U جمع امده
aggregate U جمع امده
overshot U پیش امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
ecstatically U بوجد امده نشئهای
take steps U اقدامات بعمل امده
unhandy U مشکل بدست امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
bay windows U پنجره پیش امده
self born U از خود بوجود امده
bay window U پنجره پیش امده
cantilever U تیر پیش امده
neoteric U تازه بدنیا امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
inchoate U تازه بوجود امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
beetle brow U پیشانی پیش امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
apogean U از زمین بالا امده
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
flange U لبه بیرون امده چرخ
prognathous U دارای ارواره پیش امده
bow window U پنجره پیش امده کمانی
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
flanges U لبه بیرون امده چرخ
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
lug U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
prognathic U دارای ارواره پیش امده
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
vizor U لبه پیش امده کلاه
visor U لبه پیش امده کلاه
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
visors U لبه پیش امده کلاه
hardly earned money U پول سخت بدست امده
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
air landed U فرود امده از راه هوا
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
to t. to account U زیر account امده است
to run short U زیر short امده است
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
Can you watch the dog for us this weekend? U آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
standbys U منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standby U منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
safe format U عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos U بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
must U باید
shall U باید
the f. of a table U باید
there is a rule that... U که باید.....
in due f. U باید
to have to U باید
ought U باید
should U باید
outh U باید
maun U باید
he is an incarnate fiend U دیوی است که بصورت ادمی در امده است
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
We have to go as well. U ما هم باید برویم .
i ougth to go U باید بروم
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1tink and grow rich
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
1they have to be self-consistently determined.
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com